کد مطلب:214791 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:363

معراج و حجابهای نوری
یونس بن عبدالرحمن قال، قلت لأبی الحسن موسی بن جعفر علیهماالسلام، لأی علة عرج الله بنبیه الی السماء، و منها الی سدرة المنتهی، و منها الی حجب النور، و خاطبه و ناجاه هناك، والله لا یوصف بمكان؟ فقال: ان الله لا یوصف بمكان، و لا یجری علیه زمان، ولكنه عزوجل أراد أن یشرف به ملائكته و سكان سماواته، و یكرمهم بمشاهدته، و یریه من عجائب عظمته ما یخبر به بعد هبوطه، و لیس ذلك علی ما یقول المشبهون، سبحان الله و تعالی عما یشركون.

التوحید باب 28 ح 5

ترجمه:

یونس بن عبدالرحمن گفت، از حضرت امام هفتم علیه السلام پرسیدم: به چه جهت خداوند متعال رسول اكرم خود را عروج داد به سوی آسمان، و از آنجا به سوی سدره منتهی، و از آنجا به سوی حجابهای نور، و سپس در آنجا با او مكالمه و مخاطبه و مذاكرات خصوصی انجام داد، در صورتی كه خداوند متعال متصف به امكان نمی شود؟

آن حضرت فرمود: آری خداوند متعال متصف نگردد به مكانی، و جریان پیدا



[ صفحه 64]



نمی كند به او زمانی. ولیكن خواست كه به او فرشتگان و ساكنان آسمانها را كرامت و شرافت داده، و آنان را به سبب مشاهده آن حضرت گرامی بدارد. و هم نشان بدهد به او از عظمت و از عجائب جلال و بزرگواری خود، اموری را كه رسول اكرم بتواند آنها را پس از پایان یافتن این جریان به مردم بازگو كند. و این جریان آن چنان نیست كه مشبهه (جمعی كه تشبیه می كنند خداوند متعال را به مخلوق او) می گویند. و منزه است پروردگار متعال و بلند است از آنچه مشركین گویند.

توضیح:

در این حدیث شریف مطالب چندی را شرح می دهیم:

1- عرج الله بنبیه الی السماء: عروج: به انتهاء رسیدن در مرحله صعود و مرتبه آخر آن باشد، خواه مادی باشد یا روحانی، چنانكه می فرماید: تعرج الملائكة و الروح الیه 70 / 4.

و سماء: آن چیزی است كه بلند و محیط به چیز دیگر باشد، خواه در جهت مادی ظاهری باشد یا در جهت روحانی، چنانكه می فرماید: یدبر الأمر من السماء الی الأرض ثم یعرج الیه 33 / 5.

پس عروج منحصر به معنی مادی آن نیست، و بلكه أعم است از مادی و روحانی، و همچنین كلمه سماء أعم است از مادی و معنوی.

2- و منها الی سدرة المنتهی: سدر به معنی تحیر است، و سدرة چون فعله: دلالت می كند به نوعی از تحیر كه بدون مقدمه و سبب ظاهری در قلب ظاهر شود.

و سدره از مراحل سیر باطنی و از منازل لقاء رب متعال باشد، و نزدیك است



[ صفحه 65]



به هیمان كه در اثر استغراق در جاذبه نور و جمال پیدا شود، و برای آن سه مرتبه است: و مرتبه سوم آن سدره نهائی و منتهی است - و لقد رءاه نزلة اخری عند سدرة المنتهی عندها جنة المأوی اذ یغشی السدرة ما یغشی 53 / 14.

در این مقام می پوشاند و احاطه می كند به حالت تحیر كه در جاذبه جمال و نور حق پیدا شده است، آنچه متوجه او می شود از أنوار عظمت و جلال و كبریائی پروردگار متعال.

و حصول این مقام دلالت می كند كه نظر در مفهوم عروج و سماء نیز، جهت روحانی آنها بوده است: زیرا سیر در سماء مادی چون سیر در زمین بوده، و هر دو از عالم مادی هستند.

رجوع شود به التحقیق كلمه سدر.

3- و منها الی حجب النور: اینجا مقام استغراق در نور است، خواه نور متظاهر از أعمال و صفات، و خواه نور متجلی از نفس قدسی روحانی خود كه مهذب شده است، و خواه أنوار از عالم لاهوت، كه این أنوار به همان ترتیب در أثر جلب توجه سالك، حاجب و مانع از توجه به مقام توحید ذات و نفی صفات گشته، و انسان را از كمال توحید كه نفی صفات است بازمی دارد.

پس در این برنامه: توجه به نورانیت خود هر چه قویتر و شدیدتر هم باشد، و بالاتر از آن: توجه به نورانیت و روحانیت أسماء و صفات الهی، اگرچه به عنوان مظهریت و مرآتیت هم باشد: برخلاف كمال اخلاص در توحید ذات است.

آری حجابهای ظلمانی: مانع از رسیدن به مقامات روحانی است. و حجابهای نورانی: مانع از اخلاص در توحید باشد.



[ صفحه 66]



4- و خاطبه و ناجاه: در منزل نور حجابهای ظلمانی كه مانع از ارتباط و توجه به مبدء أنوار و فیوضات است: برطرف و رفع شده، و زمینه مساعدی برای ارتباط حاصل گشته است: زیرا انسان چون حجابهای ظلمانی را از قلب خود زائل كرده، و دل پاك و مهذب و طاهر و منور به أنوار روحانی گشت: می تواند به پروردگار جهان توجه كامل داشته، و با او به مقام مناجات درآید.

5- أن یشرف به ملائكته: با این معراج، پیغمبر اكرم (ص) عروج كرده و با عالم ملائكه مرتبط گشته، و با سكنه عوالم بالا (سكان سماوات) تلاقی به عمل آمده، و آن حضرت را مشاهده می كنند.

البته این ملاقات و ارتباط، و مشاهده و رؤیت آنان رسول گرامی را كه بهترین و ممتازترین خلق پروردگار متعال است: موجب افتخار و كرامت و مزید بصیرت و معرفت آنان خواهد بود.

و به طوری كه معلوم شد، منظور از عروج و آسمان و مشاهده: معانی روحانی آنها است، نه مفاهیم مادی محسوس.

و گفتیم كه آسمانهای مادی محسوس: شبیه كره زمین باشند از لحاظ مادی و جسمانی بودن، و شایستگی برای سكنی ملائكه و روحانیون را نداشته، و بلكه اكثر آنها مستعد برای زندگی افراد انسان را نیز نیستند.

6- و یریه من عجائب عظمته ما یخبر به: این معنی قسمت دوم از آثار و فوائد معراج رسول أكرم می باشد كه: از جهت معارف و حقائق الهی و اطلاع بر دقائق عظمت و جلال پروردگار متعال، در جریان این حركت پیشرفت و توجه و آگاهی وسیعی پیدا شده، و سرمایه و ذخیره فراوانی حاصل گشته است كه: در مقام تبلیغ



[ صفحه 67]



و ارشاد و تربیت مردم مؤثر واقع خواهد شد.

آری این آگاهی و مشاهدات شهودی: اصول و پایه های علوم و معارف الهی بوده، و حقائق و أحكام و ضوابط أخلاقی و فقهی و تربیتی، همه از متفرعات و آثار این اصول شهودی باشد.

7- و لیس ذلك علی ما یقول المشبهون: مشبهون كسانی هستند كه خداوند متعال را از لحاظ صفات و أعمال و آثار و خصوصیات دیگر، تشبیه می كنند به موجودات جسمانی كه در جریان زمان واقع شده، و احتیاج به مكان داشته، و متصف با حركت و سكون و عروج و نزول باشند.

پس تشبیه موجب محدودیت و تقیید شده، و با تشبیه او به مخلوق: صفات حدوث و احتیاج و ضعف برای او ثابت خواهد شد.

8- تعالی عما یشركون: چون خداوند متعال از لحاظ أفعال و صفات و خصوصیات مخصوص، تشبیه به موجود حادث مخلوقی شد: قهرا این موجود از این جهت و به نحو اجمال با پروردگار جهان شریك خواهد بود، و خواه و ناخواه، همتا شده، و در آثار این جهت نیز شبیه همدیگر خواهند بود.

و به طوری كه برای توحید مراتبی هست، چون توحید در ذات، و در صفات، و در أفعال: برای شرك نیز همین مراتب می باشد.

و أكثر مردم در مراحل شرك مبتلا هستند، مخصوصا در مرتبه شرك أفعالی كه موجودات مؤثر خارجی را در جریان امور خود مؤثر قرار داده، و به آنها توجه باطنی پیدا می كنند.



[ صفحه 68]